• امروز : جمعه - ۳۱ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 19 April - 2024
کل اخبار 7150اخبار امروز : 0
11

۱۵ مزیت مالیات بر ارزش افزوده نسبت به مالیات بر فروش

  • کد خبر : 15177
  • ۰۹ دی ۱۳۹۶ - ۹:۵۰
۱۵ مزیت مالیات بر ارزش افزوده نسبت به مالیات بر فروش

مرکز پژوهش های مجلس طی گزارش در خصوص مالیات بر ارزش افزوده، به بررسی مزیت های این نوع مالیات نسبت به مالیات بر فروش پرداخت؛ بر این اساس مالیات بر ارزش افزوده نسبت به مالیات بر فروش ۱۵ مزیت دارد. به گزارش مقاومتی نیوز در آستانه بررسی قانون دائمی مالیات بر ارزش افزوده در کمیسیون اقتصادی مجلس […]

مرکز پژوهش های مجلس طی گزارش در خصوص مالیات بر ارزش افزوده، به بررسی مزیت های این نوع مالیات نسبت به مالیات بر فروش پرداخت؛ بر این اساس مالیات بر ارزش افزوده نسبت به مالیات بر فروش ۱۵ مزیت دارد.

به گزارش مقاومتی نیوز در آستانه بررسی قانون دائمی مالیات بر ارزش افزوده در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، مرکز پژوهش های مجلس سلسله گزارشاتی را در تبیین مفهومی و حقوقی مالیات بر ارزش افزوده منتشر می کند.

با توجه به نظر برخی از نمایندگان مجلس و اصناف درباره جایگزینی مالیات بر فروش به جای مالیات بر ارزش افزوده، یکی از آخرین گزارشات منتشر شده در این مجموعه، به مقایسه این دو نوع مالیات پرداخته است؛ خلاصه ای از گزارش مذکور در ادامه آمده است.

روش های محاسبه مالیات بر ارزش افزوده

مالیات بر ارزش افزوده، مالیاتی است که در همه مراحل تولید و توزیع وضع می شود.  معمولاً در هر مرحله از تولید، ارزشی به بهای آنچه به عنوان نهاده وارد شده است، افزوده می شود. مالیات بر ارزش افزوده، مالیاتی است که بر این ارزشِ اضافه شده وضع می شود. بنابراین برای تعیین و اعمال مالیات بر ارزش افزوده نیاز به محاسبه ارزشِ افزوده شده در هر مرحله از تولید و اعمال نرخ مالیات بر آن است.

در عمل چهار روش برای محاسبه مقدار مالیات بر ارزش افزوده وجود دارد:

  • روش کسب اعتبار مبتنی بر صورتحساب (روش تفریقی غیرمستقیم)
  • روش تفریقی مستقیم
  • روش تجمعی مستقیم
  • روش تجمعی غیرمستقیم

آنچه حائز  اهمیت است اینکه میزان بدهی مالیاتی که از هریک از چهار روش فوق محاسبه می گردد، کاملاً با یکدیگر برابر بوده و دقیقاً نتیجه یکسانی را حاصل می کند.

روش های مختلف برای محاسبه مالیات بر ارزش افزوده
روش مقدار بدهی مالیاتی
تفریقی غیرمستقیم (نرخ*فروش) – (نرخ*خرید)
تفریقی مستقیم نرخ*(فروش – خرید)
تجمعی مستقیم نرخ*(دستمزد + اجاره + استهلاک + سود)
تجمعی غیرمستقیم (نرخ*سود) + (نرخ*استهلاک) + (نرخ*اجاره) + (نرخ*دستمزد)

روش تفریقی غیرمستقیم

اکثر کشورهایی که مالیات بر ارزش افزوده را اجرا کرده اند از همین روش استفاده می کنند. مطابق این روش بدهی مالیاتی برای بنگاه ها در هر دوره مالیاتی برابر با اختلاف اعتبار مالیاتی ستانده و  نهاده می باشد.

شایان ذکر است روش فوق، مبتنی بر مبادله است؛ یعنی تک تک معاملات به صورت جداگانه بررسی شده و مالیات پرداختی یا دریافتی در هر یک از آنها مبنای محاسبه خواهد بود. به همین دلیل است که به آن روش مبتنی بر صورتحساب گفته می شود، زیرا مالیات بر اساس هر یک از صورتحساب های صادره محاسبه می شود.

روش صدور صورتحساب مزایای زیر را به نسبت سه روش دیگر دارد:

  • انتقال و ردیابی مالیات در زنجیره را تسهیل می کند
  • از اعمال مالیات بر مالیات و اصطلاحاً  اثر آبشاری جلوگیری می کند
  • در این روش می توان چندین نرخ مالیاتی اعمال کرد و  با استفاده از این روش می توان اصل مقصد (نرخ مالیات صفر برای صادرات)  را در تجارت اجرا کرد.

در مجموع آنکه روش مبتنی بر صورتحساب هم شفافیت بسیار بیشتری نسبت به سایر روش ها دارد و هم در آن انعطاف بسیار بالاتری نسبت به اتخاذ سیاست های مالیاتی وجود دارد.

مالیات بر ارزش افزوده ساده شده

در این روش اجرایی، مالیات در سطح عمده فروشی دریافت می شود و آخرین زنجیره توزیع یعنی خرده فروشان را درگیر نمی کنند. بنابراین دستگاه مالیاتی به جای آنکه با تعداد زیادی خرده فروش مواجه باشد، با تعداد اندکی عمده فروش روبرو است و با اعمال مالیات بر محصولات آنها، مالیات عملاً به خرده فروش و سپس مصرف کننده منتقل خواهد شد. با این رویکرد، آموزش به مؤدیان و مالیات ستانی از آنها با سهولت بیشتر و هزینه کمتری انجام خواهد شد.

وقتی مالیات بر عمده فروش اعمال شود، وی قیمت کالای خود را به اندازه مالیات افزایش داده و در اختیار خرده فروش قرار می دهد. خرده فروش نیز آن کالا را  (که مالیات در قیمت آن گنجانده شده است) به دست مصرف کننده خواهد رساند.

لذا در پاسخ به این سؤال که چرا سازمان مالیاتی، اعمال مالیات را تا آخرین زنجیره تولید ادامه نمی دهد و در مرحله عمده فروش(یعنی یک گام قبل از آخرین زنجیره) متوقف می شود، باید گفت اتخاذ این رویکرد باعث می شود هزینه های خرده فروشان تا حدی کاهش یابد، زیرا برای اکثر خرده فروشان، هزینه و زمانی که برای تکمیل اظهارنامه صرف می شود، بخش بزرگی از هزینه های عملیاتی آنها را تشکیل دهد. ثانیا در این صورت هزینه های سازمان مالیاتی هم اثربخش تر می شود.

یکی از توصیه ها نیز به کشورهایی که مالیات بر ارزش افزوده را اجرا می کنند، تعیین حد آستانه برای اعمال مالیات بر ارزش افزوده است. منظور از حد آستانه، مقداری است که اگر بنگاهی کمتر از این مقدار گردش مالی داشته باشد، ملزم به ثبت نام برای تکمیل اظهارنامه و پرداخت مالیات بر ارزشافزوده نیست.

منطق این کار آن است که بخش اندکی از بنگاه ها، قسمت بزرگی از درآمد مالیاتی را تأمین می کنند. در واقع درآمد مالیاتی که از بنگاه های کوچک به دست می آید در حدی نیست که هزینه های صرف شده برای دریافتی از آنها را جبران کند.

مالیات بر فروش

پیش از آنکه مالیات بر ارزش افزوده گسترش یابد، برخی کشورها،  نوعی مالیاتِ تک مرحله ای بر مصرف (مالیات بر فروش) اعمال می کردند. مالیات های تک مرحله ای در سطح خرده فروشی هنوز هم در در بخش هایی از  ایالات متحده و بخش هایی از هند و کانادا اجرا می شود. در این گزارش به تفاوت های مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر فروش پرداخته می شود.

در مالیات بر فروش، فروشندگان کالاهای مشمول، مالیات را از خریدار دریافت می کنند و در موعدهای مشخصی موظف به تکمیل اظهارنامه و پرداخت مالیات به اداره مالیاتی هستند.

در این روش شرکت های ثبت نام شده برای آنکه بتوانند از معافیت نهاده های تولید بهره مند شوند، باید از سازمان مالیاتی گواهی معافیتی را دریافت کنند و با ارائه آن به فروشندگان، کالای مورد نیاز خود را بدون پرداخت مالیات فروش، خریداری کنند. در این روش تنها بنگاه هایی باید ثبت نام کرده و گواهی دریافت کنند که به خرید یا تولید کالاهای مشمول مالیات بپردازند.

 در مالیات بر فروش برای جلوگیری از مالیات ستانی مضاعف و حذف اثر آبشاری، برخی موارد از پرداخت مالیات مستثنی شده اند. این موارد شامل کالاهایی است که برای فروش مجدد و یا مونتاژ، تولید و بسته بندی کالاهای نهایی استفاده می شوند.

مقایسه مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر فروش

مالیات بر ارزش افزوده نسبت به مالیات بر فروش مزایای بیشتری دارد؛ این موارد که در جدول زیر برای مقایسه میان دو نوع مالیات به صورت کامل آمده عبارتند از:

  • هزینه های اجرای کمتر
  • خنثی بودن نسبت به کالاهای و صنایع مختلف
  • کارآیی بیشتر
  • درآمدزایی بهتر
  • هزینه کمتر برای تمکین مالیاتی
  • سهولت بیشتر در حسابرسی
  • تقسیم بدهی مالیاتی در طول زنجیره
  • خودکنترلی بودن
  • کاهش انگیزه فرار مالیاتی
  • عدم وضع مالیات بر تولید
  • حساسیت کمتر به کالاهایی با مصرف دوگانه (کالاهایی که هم در تولید و هم مصرف استفاده می شوند)
  • فشار سیاسی کمتر برای دریافت معافیت مالیاتی
  • پایه مالیاتی گسترده تر
  • مالیات ستانی از بخش غیررسمی
  • مالیات ستانی از بخش خدمات
مقایسه بین مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر فروش
مالیات بر ارزش افزوده مالیات بر فروش
یک مالیات چند مرحله ای است که در هر مرحله از فرآیند تولید جمع آوری می شود. یک مالیات تک مرحله ای است که در زنجیره نهایی فروش از مصرف کننده جمع آوری می شود.
بنگاه ها و شرکت های فروشنده که به جمع آوری مالیات می پردازند مجبور نیستند ماهیت خریدار خود (از نظر مصرف کننده نهایی یا تولیدکننده بودن) را تعیین کنند. بنگاه ها باید ماهیت مشتری خود را بدانند که آیا مصرف کننده نهایی است یا خیر؟
مالیات بر پایه ارزش افزوده در هر مرحله تولید و توزیع محاسبه می شود. مالیات بر پایه ارزش کل(قیمت فروش) پرداختی توسط مصرف کننده تعیین می شود.
پایه مالیاتی گسترده ای دارد و تقریباً تمام فروش ها از جمله فروش خدمات را دربرمی گیرد. پایه مالیاتی معمولاً محدود به دارایی های شخصی ملموس است و تنها خدماتی مشمول مالیات می شوند که مشخصاً نام آنها ذکر شده باشد.
بنگاه ها می توانند مالیات پرداختی برای هر معامله واسطه ای را بازپس گیرند (اعتبار مالیاتی برای نهاده) و بدین ترتیب، احتمال بروز اثر آبشاری تقلیل خواهد یافت. با این وجود اگر زنجیره شکسته شود، مالیات ستانی مضاعف رخ خواهد داد. هرچند در تئوری تمام معاملات واسطه ای از پرداخت مالیات معاف هستند اما در عمل تنها معاملات واسطه ای خاصی معاف خواهند بود و مابقی مشمول مالیات هستند. ممکن است اثر آبشاری به صورت بالقوه بر اقلامی که قبلاً مالیات آنها پرداخت شده است، رخ دهد.
معافیت از مالیات بر ارزش افزوده به معنای آن است که بنگاه، مالیاتی بر کالای خود وضع نخواهد کرد اما مالیات هایی که برای خرید نهاده ها پرداخته است را نیز نمی تواند بازپس گیرد. (نمی تواند اعتبار مالیاتی دریافت کند) مستثنی بودن از مالیات بر فروش صرفاً بدین معناست که معامله موردنظر خارج از حوزه مالیات است.
نرخ صفر مالیاتی بدان معناست که بنگاه، مالیات بر ارزش افزوده با نرخ صفر وضع می کند اما می تواند به ازای مالیات هایی که هنگام خرید نهاده پرداخته است اعتبار مالیاتی دریافت کند. معافیت از مالیات بر فروش بدان معناست که آن معامله در حوزه مالیاتی قرار دارد اما مشخصاً در فهرست کالاهای معاف از مالیات قرار گرفته است. مسئولیت اثبات اینکه آن معامله معاف از مالیات است بر عهده مؤدی است. مؤدی با ارائه گواهی اعتبار اثبات می کند که مشمول معافیت می شود.
بنگاه ها باید بین فروش های مشمول مالیات، معاف از مالیات و نرخ صفر تمایز قائل شوند. بنگاه ها باید بین فروش های مشمول مالیات و معاف از مالیات تمایز قائل شوند.
مالیات استفاده «خودکنترلی بودن» از صورتحساب می شود و لذا فرار مالیاتی سخت تر میشود. اعتبارنامه های مالیاتی ممکن است به صورت مؤثری استفاده از معافیت ها را کنترل نکنند. خرده فروشان تا حد زیادی در پذیرش یا عدم پذیرش اعتبارنامه ها اختیار دارند بنابراین چنانچه پذیرش یا عدم پذیرش اعتبارنامه با منافع آنها در تضاد باشد این کار را انجام نخواهند داد.
اگر ارزش مالیات پرداختی برای خرید نهاده ها بیش از مالیات دریافتی از ستانده باشد، امکان بازپرداخت مابه التفاوت وجود دارد. بازپرداخت مالیات معمولاً تنها به مواردی محدود شده است که مالیات بیش از حد مقرر پرداخت شده باشد.
لینک کوتاه : http://www.iranhim.ir/?p=15177

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.